آمدن بهار باعث می شود خیلی ها در افکار و کردارشان تغییر بدهند و با خودشان عهد ببندند
که بهتر از قبل باشند...آخر بهار یک نماد، برای تغییر و تحول است...این تحول نه تنها باید در
طبیعت اتفاق بیافتد بلکه در انسانها هم باید این حس تغییر و تحول به وجود بیاید...و اگر این تغییر
در جهت مثبت باشد می شود دنیای اطراف را هم متحول کرد...مگر نشنیده ای که می گویند برای تغییر
جهان، انسان باید از خودش شروع کند؟...فقط به بهتر شدن و بهتر بودن فکر کنید چون هر عملی از
تفکرات و عقیده های انسان سرچشمه می گیرد
بهار بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخه ها و ریشه ها بود
بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد اما خودت کجایی
وا بکنیم پنجره ها رو یا نه
تازه کنیم خاطره ها رو یا نه
بها اومد لباس نو تنم کرد
تازه تر از فصل شکفتنم کرد
چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت
وا شدن پنجره ها رو دوست داشت
بهار اومد برفا رو نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه
عید و آورد از تو کوچه تو خونه
حیاط ما یه غربیل، باغچه ما یه گلدون
خونه ما همیشه منتظر یه مهمون
بهار اومد پنجره ها رو وا کرد
من و با حسی دیگه آشنا کرد
یه حرف یه حرف حرفای من کتاب شد
حیف که همش سوال بی جواب شد...
سال خوبی داشته باشید همراه با موفقیت و آرامش و شادی...
